loading...
دانلود رايگان نرم افزار با لينک مستقيم, دانلود بازي, دانلود

این بیماری در بسیاری از جوانان در سنین بلوغ پدید می‌آید و شدت آن در افراد مختلف متفاوت است و اکثرا پس از سن ۲۵ سالگی بهبود می‌یابد.

جوش‌های غرور به صورت دانه‌های قرمز، جوش‌های سر سیاه و توده‌های سفتِ زیر پوستی در ناحیه گونه، بینی، پیشانی، پشت گردن، قسمت فوقانی پشت و سینه ظاهر می‌شوند.

این جوش‌ها در پایه یک مو به وجود می‌آیند و ناشی از آماس، التهاب و انسداد مجرای غده چربی کنار مو هستند.

علت چیست؟
پیدایش آکنه ناشی از یک علت خاص نیست بلکه چندین عامل در پیدایش و شدت آن نقش دارند. ارث، میکروب‌ها، نوع غذا، مشکلات عصبی و روحی، تغییرات غددی هورمونی، نوع پوست، بهداشت صورت، مصرف برخی داروها و بعضی از بیماری‌ها از جمله عواملی است که در ایجاد این بیماری نقش دارد.

قانون صف:

اگر شما از يك صف به صف ديگري رفتيد، سرعت صف قبلي بيشتر از صف فعلي خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌اي را اشتباه گرفتيد، آن شماره هيچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون تعمير:

بعد از اين كه دست‌تان حسابي گريسي شد، بيني شما شروع به خارش خواهد كرد.

قانون كارگاه:

اگر چيزي از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترين گوشه ممكن خواهد خزيد.

قانون معذوريت:

اگر بهانه‌تان پيش رئيس براي دير آمدن پنچر شدن ماشين‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشين‌تان، ديرتان خواهد شد.

بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد.

پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.

آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت.

جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.

ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه)

با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:


- بهلول، چه می سازی؟

بهلول با لحنی جدی گفت:

- بهشت می سازم.

همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت:

سلام مادرم خوبی امید وارم خونه جدیدت مبارک باشه هر چند بچه خوبی نبودم واست ولی باز دوست داشتم ای کاش به حرفات گوش میدادم.

زندگی را تو به من هدیه دادی تو و با تمام وجود به من شیر دادی و من را مورد محبت خود قرار دادی تا بتوانم راه بروم .و در این دنیای پر تلاطم یادم دادی صحبت کنم و طریقه زندگی کردن را آموختی

منو ببخش و حلالم کن که نتونستم واست یه پسر خوب باشم برات یادمه چه شبایی تا صبح بیدار می موندی تا من را تر و خشک کنی مادرم با تمام وجود دوست دارم چون دیگه کسی عین تو نمی تونه با همون محبت همیشه گی منو صبح از خواب بیدار کنه

امیدوارم از این رمان لذت کافی برده باشید

به زودی یک رمان دیگر را برای شما معرفی خواهم کرد. با ما باشید

وقتی مادروپدر شب بخیر گفتند و رفتند به اتاق خواب آمدم و با عصبانیت کیفم را روی مبل پرت کردم

منصور گفت: چیه گیسو؟ چرا انقدر اخم و تخم میکنی من چه خطائی مرتکب شدم؟

· خجالت کشیدی یک دفاع از زنت کنی

· خوت دفاع کردی دیگه عزیز دلم .موقع کندن موهای من فرا رسیده ؟

· بیخود عزیز دلم عزیز دلم نکن ، مادره که منو دوست داره نه تو

· گیسو باز شروع کردی .من که گفتم نریم این مهمانی آخرش اینه

· پس آخر آخرش هم گوش کن .دیگه دوست ندارم اینها پاشون رو تو خانه من بذارند

· گیسو جان اینها سالی دو سه بار میان اینجا اون هم تحمل کن. من نمی تونم بگم نیان

· همین که گفتم ،آدم که مجبور نیست دشمنش رو تحمل کنه

· حالا چرا گریه میکنی؟ آخه آنها ارزشش رو دارند؟

دختر نوجوان اشک هایش را پاک کرد و افزود: آنها سر قرار حاضر شدند و مادر سینا گفت ابتدا باید بچه ات را سقط کنی چون این بچه آبروی همه ما را خواهد برد. من به تو قول می دهم که خودم در کمتر از دو ماه شرایط ازدواج شما را فراهم کنم.

تمام دنیا و آرزوهایم در او خلاصه می شد و از صمیم قلب دوستش داشتم. من کاخ رویاهایم را با خشت وعده های پسری بنا کردم که حاضر بودم قلبم را زیر پایش بگذارم و جانم را برایش بدهم اما سینا خیلی راحت فریبم داد و روسیاه و بدبخت شدم.

المیرا 16 سال سن دارد و برای اعلام شکایت از پسری جوان و خانواده اش همراه مادر خود به کلانتری مراجعه کرده است.

با وجود اینکه دانشمندان موفق به کسب افتخاراتی از جمله شکافتن اتم، فرستادن انسان به کره ماه و کشف DNA بدن ما شده اند، ولی هنوز بسیاری از رفتارها و حالتهای عجیب انسان وجود دارد که از توضیح علت آن ها عاجزند.

انسانی که دارای خصوصیاتی همچون هنر، رویا و بشر دوستی است، دارای خصوصیاتی از جمله موهای زائد، خجالت کشیدن وانگشت تو دماغ کردن نیز می باشد! در اینجا به ۱۰ مورد از آن موارد عجیب و بی پاسخ اشاره شده است.

سرخ شدن در اثر خجالتسرخ شدن در اثر خجالت

داروین که یکی از معروفترین دانشمندان جهان است، تلاش بسیاری کرد تا از طریق سیر تکاملی توضیح دهد به چه علت در هنگام دروغ گفتن یا خجالت کشیدن قرمز می شویم و دیگران را از شرمندگی خود آگاه می سازیم. با این حال بعضی از مردم معتقدند که این حالت نشانه ضعف شخص و روبرو شدن با چنین مشکلی است.

با اینکه خیلی از خانم‌ها برای اینکه به خود یا خانواده‌شان برسند خیلی وقت ندارند اما ناخودآگاه زمان زیادی را جلوی آینه تلف می‌کنند. اولین حسن آرایش کم هم این است که کمی به وقت‌های آنها اضافه می‌کند. اما به همین راحتی هم نمی‌توان از کنار زیبایی و شیک بودن گذشت. در هر صورت نکات زیر برای زیبایی بدون آرایش پیشنهاد می‌شود.

1. به جای آرایش به سلامت پوست صورت‌تان توجه کنید. شرط لازم و کافی برای استفاده نکردن از لوازم آرایش داشتن یک پوست سالم و باطراوت است. غذای سالم بخورید. بهداشت پوست‌تان را مراقبت کنید و مراقب جوش‌های مزاحم باشید.

2. پول لوازم آرایش را بدهید و یک صابون صورت خوب و یک شوینده مناسب برای پوستتان تهیه کنید.

3. یک لایه‌بردارملایم دارای spf بالا هم می‌تواند در صاف و سالم به نظر رسیدن پوست مفید باشد.

چند وقت پیش که فرزندانم در تعطیلات تابستانی مدارس بودند، به سفری رفتیم که از قبل برنامه ای برای آن نداشتیم. این سفر اتفاقی باعث شد به آزادی و روابط بیشتر فکر کنم چون خیلی ها فکر می کنند که ازدواج به معنای اتمام همه آزادی ها و لذت هاست. به نظر من و شوهرم چنین سفر بدون برنامه ای برای کل خانواده در مقایسه با زمانیکه بچه هایمان شیرخواره بودند خیلی غیرمنتظره و ناگهانی آمد.

واقعاً اینکه ازدواج کرده باشید یا نه، چقدر بر میزان آزادی شما اثر می گذارد؟ بعد از بررسی وضعیت یکسری از دوستان مجردم به این نتیجه رسیدم که واقعاً آنها آزادی چندان بیشتری ندارند. درواقع در دوستی های پیش از ازدواج که نسبت به رابطه زناشویی بسیار نامطمئن ترند، انسانها از آزادی کمتری برخوردارند. در این مقاله واقعیت هایی را بیان می کنم که نشان می دهد این تئوری به هیچ وجه صحت ندارد که با ازدواج آزادی افراد از بین می رود.

با بالا رفتن سن، مسئولیت ایجاد می شود چه مجرد باشید و چه متاهل، هر چه سنتان بالاتر می رود، مسئولیت بیشتری روی دوشتان می آید. من کسانی را می شناسم که ادعا می کنند آزادی کامل دارند چون می توانند هر لحظه که بخواهند ساکشان را برداشته و راهی مسافرت شوند چون کسی در خانه نیست که بخواهد جلوی آنها را بگیرد. البته همین آدم ها هم کار و تعهدات دیگری دارند که اجازه نمی دهد اینقدر راحت هر وقت دلشان خواست سوار ماشین شده و مسافرت بروند اما هیچوقت درمورد آن آزادی اضافی به خاطر مجرد بودنشان حرفی نمی زنند.

http://up.patoghu.com/images/plcor8kj2bqi3mp4go.jpg

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن مي باشد.

آيا ميدانيد براي اينكه روابط زناشويي تان تداوم بيشتري داشته باشد، همه چيز را نبايد به همسر خود بگوييد! آيا ميدانيد چه صحبتهايي را بايد به همسر خود بگوييد و چه سخناني را بايد مطرح نسازيد؟

اولين گام در روابط زناشويي نحوه ي صحبت كردن است ، طرز صحيح صحبت كردن با همسرتان تاثير بسزايي را در روابظ شما ميگذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتي .

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن ميباشد.

و اما نسرین !آنقدر ناز وادا آمد که دل ما را زد .پشت دستم را داغ کردم دیگر خودم را وارد این ماجراها نکنم .خلاصه ده روز بعد جواب مثبتش را اعلام کرد. بیچاره فرهان لپهایش فرو رفته بود، بسکه غصه خورده بود .گاهی عصبانی میشدم و با نسرین تماس میگرفتم و می گفتم : خودت رو خیلی لوس کردی ها، یا بگو آره یا بگو نه ، یعنی چه؟ بیچاره فرهان رو زجرکش کردی

می خندید و می گفت : خونسرد باش دوست من ، خونسرد باش .به خودت فشار نیار ، یه موقع بچه ت زود بدنیا میاد .همیشه همینطور بود، آرام و خونسرد و مسلط به کار. هرکاری را آهسته و آرام انجام می داد .انگار می ترسید از زیبایی ووقارش چیزی روی زمین بریزد و حیف ومیل شود . وقتی روز خواستگاری ، جلوی فرهان چای تعارف کرد ، در گوش منصور گفتم: میتونی یه چرت بخوابی عزیزم ، تا خم بشه و فرهان چای برداره و دوباره راست بشه ، نیمساعتی طول میکشه

منصور لبخند زد و گفت : همینش آدم رو می کشه عزیزم ، البته به چشم خواهری ها .دوباره اون ابروهات رو گره کور نزنی

    • خوشم باشه ، خوشم باشه
    • می دونی مردها از آروم بودن خانمها چه استنباطی دارن؟
    • نخیر، متخصص این موارد شمایین ، لطفا بفرمایین
    • وقتی زنی آروم وخونسرده ، یعنی ناز داره ، یعنی دیر عصبانی میشه و با ظرفیته .یعنی بهترین پناهگاه و آرامگاه برای شوهرشه
    • آهان ، که اینطور
    • گیسو، نترسون منو با اون نگاههات تو رو خدا

چنانچه دختر در تصوير را در حال چرخش به حالت ساعتگرد مي بينيد شما از نيمکره راست مغز خود استفاده مي کنيد، و چنانچه در خلاف جهت حرکت عقربه هاي ساعت مي بينيد از نيمکره چپ مغز خود استفاده مي کنيد. اگر بتوانيد چرخش آن را در هردو جهت ببينيد شما میتوانید به راحتی از دو نیم کره ی مغز خود استفاده کنید ...

آخر شب وقتي كنار منصور دراز كشيدم، گفت:

    • بيست روزه بيچاره م كردي، حالا غير از يه ماه قبلش. اصلا ازت انتظار نداشتم.
    • منم ازت انتظار نداشتم.
    • خب ازت مي ترسيدم كه دروغ گفتم.
    • مگه من لولو خورخوره ام؟ اگه مي گفتي مي خوام برم مشكل فرهان رو حل كنم، مي كشتمت؟
    • فرهان قسمم داده بود نگم، وگرنه مي دوني كه طاقت دوري تو ندارم و مي گفتم.
    • منم طاقت دوري تو ندارم، با اينكه خيلي ازت متنفر شده بودم، ولي هوست رو مي كردم.
    • مگه من هوس انگيزم خانمي؟
    • بله.
    • فداي اون صداقتت بشم.

و بوسه به گونه ام زد و ادامه داد:

  • حالا اين ناز نازي كي به دنيا مياد؟
  • هشت ماه ديگه، يعني حدودا اواسط ارديبهشت.
  • براي تشريف فرماييش لحظه شماري مي كنم. ديدي نذاشتم بري؟
  • پس مخصوصا اين كار رو كردي. ولي من كه رفتم.
  • اين فسقلي باعث شد برگردي. ترفند خوبي زدم.
  • نكنه با اومدنش منو از ياد ببري منصور.
  • اون وقت هم همسرم هستي، هم مادر بچه م، پس دو برابر دوستت دارم.
  • منم همين طور. مي دوني منصور، اين آرزوي گيتي بود كه ازت بچه داشته باشه. مي گفت افتخار مي كنم پدر فرزندم منصوره. ولي خب عمرش به دنيا نبود. احساس مي كنم فرزند اونو تو وجودم پرورش مي دم. ديشب خواب ديدم گيتي مي گه مي خوام برم پيش بچه هام، يعني بچه منو بچه خودش مي دونه. يكي هم خودش داشت مي شه دو تا، براي همين جمع بسته.

ژانر: اکشن, کمدی, هیجان انگیز
فایل منتشر شده: Knight and Day (2010) R5.LiNE – 400MB – scOrp
کیفیت: R5 – خیلی خوب
فرمت: mkv
حجم: ۴۰۰ MB
زمان: ۱۱۰ دقیقه
تاریخ انتشار: ۲۳ June 2010
زیرنویس فارسی: دارد
کارگردان: James Mangold
بازیگران: Tom Cruise, Cameron Diaz, Peter Sarsgaard, Jordi Mollà, Viola Davis

خلاصه داستان: میلنر (تام کروز) و جون (کامرون دیاز) زوجی که در حال فرار از دست کسانی هستند که قصد کشتن آنها دارند. در عین حال، در طول این سفر ماجراجویانه مشخص می شود این زوج هم دقیقا همان چیزی نیستند که نشان می دهند. در شرایطی که این دو با انواع و اقسام خیانت ها و دسیسه ها روبرو هستند، یک سفر به دور کره زمین آنها را با…

سلام عرض مي کنم به همه شما دوستان گلم،
بالاخره نسخه دموي بازي Pro Evolution Soccer 2011 منتشر شد. بازي نسبت به نسخه قبلي (2010) خيلي فرق کرده و بهتر شده است. البته در اين نسخه دمو فقط امکان انتخاب دو تيم باسلونا و بايرن مونيخ وجود داره. اگه مثل من معتاد PES هستيد پس وقت رو تلف نکنيد و فعلا با همين نسخه دمو بسازيد تا طبق اعلام شرکت Konami نسخه نهايي بازي هم کمتر از 20 روز آينده (حدود 8 اکتبر) منتشر خواهد شد و بلافاصله براي دانلود قرار خواهم داد!
ضمنا نسخه دمو FIFA 2011 (محصول EA Sports) را هم در شماره امروز در قسمت «معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري» قرار داده ام (+).

یک هفته گذشت و هیچ خبری از منصور نشد ،فقط گاهی تلفن زنگ میخورد،برمی داشتم .قطع میکرد .می فهمیدم منصور است .ولی او هم روی دنده لجبازی افتاده بود .هنوز خبر نداشت تقاضای طلاق داده ام

یک روز بعدازظهر با صدای زنگ در ،گوشی اف اف را برداشتم،پدر و مادرجون بودند از دیدنشان خوشحال شدم .به استقبالشان رفتم .بعد از پذیرایی گفتم: خب مشهد چه خبر؟ زیارتها قبول .

    • جاتون خالی بود دخترم ،ولی همه رو از دل و دماغمون در آوردین .این چه بساطیه به پا کردین ؟
    • شما خودتون رو ناراحت نکنین مادرجون ، بین من و منصور اختلافی بوجود آمده که زیاد ساده نیست و من دیگه نمیخوام باهاش زندگی کنم .به منصور هم گفتم ، زندگی شما از ما جداست

پدر گفت : من چطور تو روی منصور نگاه کنم دختر؟ حرفها میزنی ! مگه طلاق میخوای ، راست میگه ؟

    • آره تقاضای طلاق دادم

مادر وپدر از جا پریدند. تو چکار کردی؟

    • هفته پیش رفتم دادگاه، تقاضای طلاق دادم .همین روزها باید احضاریه ش بیاد در خونه تون
    • خیلی سرخود شدی گیسو ! این غلطها چیه؟ زن با کفن از خونه شوهرش بیرون میاد
    • گیتی با کفن بیرون اومد بسه .اون مال قدیمهاست .من با یه آدم هوسباز زندگی نمیکنم .ببخشین مادرجون ،ولی

      یک هفته گذشت و هیچ خبری از منصور نشد ،فقط گاهی تلفن زنگ میخورد،برمی داشتم .قطع میکرد .می فهمیدم منصور است .ولی او هم روی دنده لجبازی افتاده بود .هنوز خبر نداشت تقاضای طلاق داده ام

      یک روز بعدازظهر با صدای زنگ در ،گوشی اف اف را برداشتم،پدر و مادرجون بودند از دیدنشان خوشحال شدم .به استقبالشان رفتم .بعد از پذیرایی گفتم: خب مشهد چه خبر؟ زیارتها قبول .

        • جاتون خالی بود دخترم ،ولی همه رو از دل و دماغمون در آوردین .این چه بساطیه به پا کردین ؟
        • شما خودتون رو ناراحت نکنین مادرجون ، بین من و منصور اختلافی بوجود آمده که زیاد ساده نیست و من دیگه نمیخوام باهاش زندگی کنم .به منصور هم گفتم ، زندگی شما از ما جداست

      پدر گفت : من چطور تو روی منصور نگاه کنم دختر؟ حرفها میزنی ! مگه طلاق میخوای ، راست میگه ؟

        • آره تقاضای طلاق دادم

      مادر وپدر از جا پریدند. تو چکار کردی؟

        • هفته پیش رفتم دادگاه، تقاضای طلاق دادم .همین روزها باید احضاریه ش بیاد در خونه تون
        • خیلی سرخود شدی گیسو ! این غلطها چیه؟ زن با کفن از خونه شوهرش بیرون میاد
        • گیتی با کفن بیرون اومد بسه .اون مال قدیمهاست .من با یه آدم هوسباز زندگی نمیکنم .ببخشین مادرجون ،ولی باید حقیقت رو بددونین
        • منصور میگه منظور خاصی نبوده گیسو جان.البته قبول داره نباید بهت دروغ می گفته ،ولی مبگه از ترسم دروغ گفتم
        • بهتون گفت اومد اینجا منو سیلی بارون کرد؟ صورتم پر خون شده بود من دیگه نمی خوامش
        • غلط کرد .ولی تو عصبانیت که حلوا خیر نمی کنند مادرجون،خودت می دونی منصور چقدر دوستت داره
        • من از شما جز خوبی ندیدم مادرجون،منو ببخشین،ولی تصمیمم رو گرفتم، دیگه توی اون خونه برنمیگردم .اصرارتون بی فایده س

      پدر گفت: خب منصور چرا نمیگه برای چی رفته اونجا؟ فکر نمی کنه داره زندگیش به هم میخوره ؟ یعنی مردم مهم تر از زنش هستن خانم؟ یعنی چی؟

      باید حقیقت رو بددونین

    • منصور میگه منظور خاصی نبوده گیسو جان.البته قبول داره نباید بهت دروغ می گفته ،ولی مبگه از ترسم دروغ گفتم
    • بهتون گفت اومد اینجا منو سیلی بارون کرد؟ صورتم پر خون شده بود من دیگه نمی خوامش
    • غلط کرد .ولی تو عصبانیت که حلوا خیر نمی کنند مادرجون،خودت می دونی منصور چقدر دوستت داره
    • من از شما جز خوبی ندیدم مادرجون،منو ببخشین،ولی تصمیمم رو گرفتم، دیگه توی اون خونه برنمیگردم .اصرارتون بی فایده س

پدر گفت: خب منصور چرا نمیگه برای چی رفته اونجا؟ فکر نمی کنه داره زندگیش به هم میخوره ؟ یعنی مردم مهم تر از زنش هستن خانم؟ یعنی چی؟


به مناسبت اعدام عاملان این جنایت

“دعا خلیل اسود ” نوجوان ۱۷ ساله کرد عراقی ، به جرم عاشقی و با نام غیرت ، با حیوانی‌ترین شکل به قتل رسید ( گزارش یک جنایت )

در ۷ آوریل ٢۰۰۷ در کردستان عراق جنایتی غیر قابل تصور و وحشیانه اتفاق افتاد. خبر بیست روز بعد از حادثه، زمانی در جهان انعکاس یافت که چند صحنه از فاجعه بصورت فیلمی که با یک تلفن همراه گرفته شده بود پخش شد. Asuda، سازمان مبارزه با خشونت علیه زنان در بیانیه اش در تاریخ ٢۶ آوریل برای اولین بار خبر را به گوش جهانیان رساند. WADI هم یک سازمان کمک به کردستان عراق، که مقرش در اطریش است و سازمان عفو بین الملل در ٢٧ آوریل خبر را انتشار دادند. شبکه تلویزیونی ” ‪ “ CNN ‬در دو مرحله اقدام به پخش فیلم این جنایت که توسط تلفن همراه تصویر برداری شده نمود . و سایت یاهو در قسمت کلیپ های ویدویی این جنایت را به نمایش گذاشت . .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، دعا خلیل اسود نوجوان ۱۷ ساله از فرقه ایزدی یا یزیدی، که به جرم دوست داشتن یک پسر عرب سنی از طرف اطرافیان و جوانان متعلق به فرقه یزیدی سنگسار شد . (در این فرقه عاشق جوانی مسلمان شدن گناهی نابخشودنی است. جرمی که جز مرگ تاوانی ندارد. ) این واقعه در مرکز شهر موصل و یا شهر بشیقه در کردستان عراق و با حضور عده زیادی از جمله پلیس محلی اتفاق افتاد. گویی در این جامعه نیرو و یا افرادی نبودند که دعای نوجوان را از زیر دست مشتی متعصب و جانی خلاص کنند. در حالی که چندین نفر با تلفن همراه از این واقعه فیلم و عکس می گرفتند٬ تعدادی با سر و صدا و داد و فریاد او را سنگسار کردند.

آن موقع نمی خواستم، ولی برای حفظ ظاهر گفتم:

    • بفرمایین مادر جون
    • سلام بابا، سلام مادر جون، خوش اومدین
    • سلام. شما كه حالی از ما نمی پرسین. چرا گریه كردی دخترم؟ چی شده؟ منصور كجاست؟
    • چیزی نیست مادر جون، كمی حرفمون شده.
    • آخه برای چی؟
    • مهم نیست، خب چه خبرها؟ تعریف كنین.

پدر گفت:

    • مثل اینكه خبرها اینجاست. دعوا سر چیه؟ شما مدتیه یا با هم قهرین، یا چشمهای تو اشكیه، یا اعصاب منصور خرابه، نكنه دعوا سر ماست.
    • نه والله بابا! این چه حرفیه؟ به خدا سر شما نیست.
    • پس سر چیه؟
    • نپرسین، چون خودمون هم هنوز نمی دونیم.
    • زن و شوهرها دعوا دارن دیگه رادمنش، خودمون عصری داشتیم با هم دعوا می كردیم یادت رفته. حرف رو عوض كن خواهش می كنم.
    • چشم خانم، هر چی شما بفرمایین.
    • شام خوردین مادر جون؟
    • آره عزیزم، ما یه ساعت پیش خوردیم. بابات گشنه بود، زود خوردیم.
    • منصور كجاست؟

تعداد صفحات : 133

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5282
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 22
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 72
  • آی پی دیروز : 89
  • بازدید امروز : 3,970
  • باردید دیروز : 1,749
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5,719
  • بازدید ماه : 18,897
  • بازدید سال : 35,835
  • بازدید کلی : 732,731