loading...
دانلود رايگان نرم افزار با لينک مستقيم, دانلود بازي, دانلود

ژانر: اکشن, کمدی, هیجان انگیز
فایل منتشر شده: Knight and Day (2010) R5.LiNE – 400MB – scOrp
کیفیت: R5 – خیلی خوب
فرمت: mkv
حجم: ۴۰۰ MB
زمان: ۱۱۰ دقیقه
تاریخ انتشار: ۲۳ June 2010
زیرنویس فارسی: دارد
کارگردان: James Mangold
بازیگران: Tom Cruise, Cameron Diaz, Peter Sarsgaard, Jordi Mollà, Viola Davis

خلاصه داستان: میلنر (تام کروز) و جون (کامرون دیاز) زوجی که در حال فرار از دست کسانی هستند که قصد کشتن آنها دارند. در عین حال، در طول این سفر ماجراجویانه مشخص می شود این زوج هم دقیقا همان چیزی نیستند که نشان می دهند. در شرایطی که این دو با انواع و اقسام خیانت ها و دسیسه ها روبرو هستند، یک سفر به دور کره زمین آنها را با…

سلام عرض مي کنم به همه شما دوستان گلم،
بالاخره نسخه دموي بازي Pro Evolution Soccer 2011 منتشر شد. بازي نسبت به نسخه قبلي (2010) خيلي فرق کرده و بهتر شده است. البته در اين نسخه دمو فقط امکان انتخاب دو تيم باسلونا و بايرن مونيخ وجود داره. اگه مثل من معتاد PES هستيد پس وقت رو تلف نکنيد و فعلا با همين نسخه دمو بسازيد تا طبق اعلام شرکت Konami نسخه نهايي بازي هم کمتر از 20 روز آينده (حدود 8 اکتبر) منتشر خواهد شد و بلافاصله براي دانلود قرار خواهم داد!
ضمنا نسخه دمو FIFA 2011 (محصول EA Sports) را هم در شماره امروز در قسمت «معرفي و دانلود بازيهاي کامپيوتري» قرار داده ام (+).

یک هفته گذشت و هیچ خبری از منصور نشد ،فقط گاهی تلفن زنگ میخورد،برمی داشتم .قطع میکرد .می فهمیدم منصور است .ولی او هم روی دنده لجبازی افتاده بود .هنوز خبر نداشت تقاضای طلاق داده ام

یک روز بعدازظهر با صدای زنگ در ،گوشی اف اف را برداشتم،پدر و مادرجون بودند از دیدنشان خوشحال شدم .به استقبالشان رفتم .بعد از پذیرایی گفتم: خب مشهد چه خبر؟ زیارتها قبول .

    • جاتون خالی بود دخترم ،ولی همه رو از دل و دماغمون در آوردین .این چه بساطیه به پا کردین ؟
    • شما خودتون رو ناراحت نکنین مادرجون ، بین من و منصور اختلافی بوجود آمده که زیاد ساده نیست و من دیگه نمیخوام باهاش زندگی کنم .به منصور هم گفتم ، زندگی شما از ما جداست

پدر گفت : من چطور تو روی منصور نگاه کنم دختر؟ حرفها میزنی ! مگه طلاق میخوای ، راست میگه ؟

    • آره تقاضای طلاق دادم

مادر وپدر از جا پریدند. تو چکار کردی؟

    • هفته پیش رفتم دادگاه، تقاضای طلاق دادم .همین روزها باید احضاریه ش بیاد در خونه تون
    • خیلی سرخود شدی گیسو ! این غلطها چیه؟ زن با کفن از خونه شوهرش بیرون میاد
    • گیتی با کفن بیرون اومد بسه .اون مال قدیمهاست .من با یه آدم هوسباز زندگی نمیکنم .ببخشین مادرجون ،ولی

      یک هفته گذشت و هیچ خبری از منصور نشد ،فقط گاهی تلفن زنگ میخورد،برمی داشتم .قطع میکرد .می فهمیدم منصور است .ولی او هم روی دنده لجبازی افتاده بود .هنوز خبر نداشت تقاضای طلاق داده ام

      یک روز بعدازظهر با صدای زنگ در ،گوشی اف اف را برداشتم،پدر و مادرجون بودند از دیدنشان خوشحال شدم .به استقبالشان رفتم .بعد از پذیرایی گفتم: خب مشهد چه خبر؟ زیارتها قبول .

        • جاتون خالی بود دخترم ،ولی همه رو از دل و دماغمون در آوردین .این چه بساطیه به پا کردین ؟
        • شما خودتون رو ناراحت نکنین مادرجون ، بین من و منصور اختلافی بوجود آمده که زیاد ساده نیست و من دیگه نمیخوام باهاش زندگی کنم .به منصور هم گفتم ، زندگی شما از ما جداست

      پدر گفت : من چطور تو روی منصور نگاه کنم دختر؟ حرفها میزنی ! مگه طلاق میخوای ، راست میگه ؟

        • آره تقاضای طلاق دادم

      مادر وپدر از جا پریدند. تو چکار کردی؟

        • هفته پیش رفتم دادگاه، تقاضای طلاق دادم .همین روزها باید احضاریه ش بیاد در خونه تون
        • خیلی سرخود شدی گیسو ! این غلطها چیه؟ زن با کفن از خونه شوهرش بیرون میاد
        • گیتی با کفن بیرون اومد بسه .اون مال قدیمهاست .من با یه آدم هوسباز زندگی نمیکنم .ببخشین مادرجون ،ولی باید حقیقت رو بددونین
        • منصور میگه منظور خاصی نبوده گیسو جان.البته قبول داره نباید بهت دروغ می گفته ،ولی مبگه از ترسم دروغ گفتم
        • بهتون گفت اومد اینجا منو سیلی بارون کرد؟ صورتم پر خون شده بود من دیگه نمی خوامش
        • غلط کرد .ولی تو عصبانیت که حلوا خیر نمی کنند مادرجون،خودت می دونی منصور چقدر دوستت داره
        • من از شما جز خوبی ندیدم مادرجون،منو ببخشین،ولی تصمیمم رو گرفتم، دیگه توی اون خونه برنمیگردم .اصرارتون بی فایده س

      پدر گفت: خب منصور چرا نمیگه برای چی رفته اونجا؟ فکر نمی کنه داره زندگیش به هم میخوره ؟ یعنی مردم مهم تر از زنش هستن خانم؟ یعنی چی؟

      باید حقیقت رو بددونین

    • منصور میگه منظور خاصی نبوده گیسو جان.البته قبول داره نباید بهت دروغ می گفته ،ولی مبگه از ترسم دروغ گفتم
    • بهتون گفت اومد اینجا منو سیلی بارون کرد؟ صورتم پر خون شده بود من دیگه نمی خوامش
    • غلط کرد .ولی تو عصبانیت که حلوا خیر نمی کنند مادرجون،خودت می دونی منصور چقدر دوستت داره
    • من از شما جز خوبی ندیدم مادرجون،منو ببخشین،ولی تصمیمم رو گرفتم، دیگه توی اون خونه برنمیگردم .اصرارتون بی فایده س

پدر گفت: خب منصور چرا نمیگه برای چی رفته اونجا؟ فکر نمی کنه داره زندگیش به هم میخوره ؟ یعنی مردم مهم تر از زنش هستن خانم؟ یعنی چی؟


به مناسبت اعدام عاملان این جنایت

“دعا خلیل اسود ” نوجوان ۱۷ ساله کرد عراقی ، به جرم عاشقی و با نام غیرت ، با حیوانی‌ترین شکل به قتل رسید ( گزارش یک جنایت )

در ۷ آوریل ٢۰۰۷ در کردستان عراق جنایتی غیر قابل تصور و وحشیانه اتفاق افتاد. خبر بیست روز بعد از حادثه، زمانی در جهان انعکاس یافت که چند صحنه از فاجعه بصورت فیلمی که با یک تلفن همراه گرفته شده بود پخش شد. Asuda، سازمان مبارزه با خشونت علیه زنان در بیانیه اش در تاریخ ٢۶ آوریل برای اولین بار خبر را به گوش جهانیان رساند. WADI هم یک سازمان کمک به کردستان عراق، که مقرش در اطریش است و سازمان عفو بین الملل در ٢٧ آوریل خبر را انتشار دادند. شبکه تلویزیونی ” ‪ “ CNN ‬در دو مرحله اقدام به پخش فیلم این جنایت که توسط تلفن همراه تصویر برداری شده نمود . و سایت یاهو در قسمت کلیپ های ویدویی این جنایت را به نمایش گذاشت . .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، دعا خلیل اسود نوجوان ۱۷ ساله از فرقه ایزدی یا یزیدی، که به جرم دوست داشتن یک پسر عرب سنی از طرف اطرافیان و جوانان متعلق به فرقه یزیدی سنگسار شد . (در این فرقه عاشق جوانی مسلمان شدن گناهی نابخشودنی است. جرمی که جز مرگ تاوانی ندارد. ) این واقعه در مرکز شهر موصل و یا شهر بشیقه در کردستان عراق و با حضور عده زیادی از جمله پلیس محلی اتفاق افتاد. گویی در این جامعه نیرو و یا افرادی نبودند که دعای نوجوان را از زیر دست مشتی متعصب و جانی خلاص کنند. در حالی که چندین نفر با تلفن همراه از این واقعه فیلم و عکس می گرفتند٬ تعدادی با سر و صدا و داد و فریاد او را سنگسار کردند.

آن موقع نمی خواستم، ولی برای حفظ ظاهر گفتم:

    • بفرمایین مادر جون
    • سلام بابا، سلام مادر جون، خوش اومدین
    • سلام. شما كه حالی از ما نمی پرسین. چرا گریه كردی دخترم؟ چی شده؟ منصور كجاست؟
    • چیزی نیست مادر جون، كمی حرفمون شده.
    • آخه برای چی؟
    • مهم نیست، خب چه خبرها؟ تعریف كنین.

پدر گفت:

    • مثل اینكه خبرها اینجاست. دعوا سر چیه؟ شما مدتیه یا با هم قهرین، یا چشمهای تو اشكیه، یا اعصاب منصور خرابه، نكنه دعوا سر ماست.
    • نه والله بابا! این چه حرفیه؟ به خدا سر شما نیست.
    • پس سر چیه؟
    • نپرسین، چون خودمون هم هنوز نمی دونیم.
    • زن و شوهرها دعوا دارن دیگه رادمنش، خودمون عصری داشتیم با هم دعوا می كردیم یادت رفته. حرف رو عوض كن خواهش می كنم.
    • چشم خانم، هر چی شما بفرمایین.
    • شام خوردین مادر جون؟
    • آره عزیزم، ما یه ساعت پیش خوردیم. بابات گشنه بود، زود خوردیم.
    • منصور كجاست؟

تعداد صفحات : 529

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5282
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 18
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 104
  • آی پی دیروز : 230
  • بازدید امروز : 129
  • باردید دیروز : 313
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 129
  • بازدید ماه : 24,010
  • بازدید سال : 40,948
  • بازدید کلی : 737,844