loading...
دانلود رايگان نرم افزار با لينک مستقيم, دانلود بازي, دانلود

چند وقت پیش که فرزندانم در تعطیلات تابستانی مدارس بودند، به سفری رفتیم که از قبل برنامه ای برای آن نداشتیم. این سفر اتفاقی باعث شد به آزادی و روابط بیشتر فکر کنم چون خیلی ها فکر می کنند که ازدواج به معنای اتمام همه آزادی ها و لذت هاست. به نظر من و شوهرم چنین سفر بدون برنامه ای برای کل خانواده در مقایسه با زمانیکه بچه هایمان شیرخواره بودند خیلی غیرمنتظره و ناگهانی آمد.

واقعاً اینکه ازدواج کرده باشید یا نه، چقدر بر میزان آزادی شما اثر می گذارد؟ بعد از بررسی وضعیت یکسری از دوستان مجردم به این نتیجه رسیدم که واقعاً آنها آزادی چندان بیشتری ندارند. درواقع در دوستی های پیش از ازدواج که نسبت به رابطه زناشویی بسیار نامطمئن ترند، انسانها از آزادی کمتری برخوردارند. در این مقاله واقعیت هایی را بیان می کنم که نشان می دهد این تئوری به هیچ وجه صحت ندارد که با ازدواج آزادی افراد از بین می رود.

با بالا رفتن سن، مسئولیت ایجاد می شود چه مجرد باشید و چه متاهل، هر چه سنتان بالاتر می رود، مسئولیت بیشتری روی دوشتان می آید. من کسانی را می شناسم که ادعا می کنند آزادی کامل دارند چون می توانند هر لحظه که بخواهند ساکشان را برداشته و راهی مسافرت شوند چون کسی در خانه نیست که بخواهد جلوی آنها را بگیرد. البته همین آدم ها هم کار و تعهدات دیگری دارند که اجازه نمی دهد اینقدر راحت هر وقت دلشان خواست سوار ماشین شده و مسافرت بروند اما هیچوقت درمورد آن آزادی اضافی به خاطر مجرد بودنشان حرفی نمی زنند.

http://up.patoghu.com/images/plcor8kj2bqi3mp4go.jpg

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن مي باشد.

آيا ميدانيد براي اينكه روابط زناشويي تان تداوم بيشتري داشته باشد، همه چيز را نبايد به همسر خود بگوييد! آيا ميدانيد چه صحبتهايي را بايد به همسر خود بگوييد و چه سخناني را بايد مطرح نسازيد؟

اولين گام در روابط زناشويي نحوه ي صحبت كردن است ، طرز صحيح صحبت كردن با همسرتان تاثير بسزايي را در روابظ شما ميگذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتي .

بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن ميباشد.

و اما نسرین !آنقدر ناز وادا آمد که دل ما را زد .پشت دستم را داغ کردم دیگر خودم را وارد این ماجراها نکنم .خلاصه ده روز بعد جواب مثبتش را اعلام کرد. بیچاره فرهان لپهایش فرو رفته بود، بسکه غصه خورده بود .گاهی عصبانی میشدم و با نسرین تماس میگرفتم و می گفتم : خودت رو خیلی لوس کردی ها، یا بگو آره یا بگو نه ، یعنی چه؟ بیچاره فرهان رو زجرکش کردی

می خندید و می گفت : خونسرد باش دوست من ، خونسرد باش .به خودت فشار نیار ، یه موقع بچه ت زود بدنیا میاد .همیشه همینطور بود، آرام و خونسرد و مسلط به کار. هرکاری را آهسته و آرام انجام می داد .انگار می ترسید از زیبایی ووقارش چیزی روی زمین بریزد و حیف ومیل شود . وقتی روز خواستگاری ، جلوی فرهان چای تعارف کرد ، در گوش منصور گفتم: میتونی یه چرت بخوابی عزیزم ، تا خم بشه و فرهان چای برداره و دوباره راست بشه ، نیمساعتی طول میکشه

منصور لبخند زد و گفت : همینش آدم رو می کشه عزیزم ، البته به چشم خواهری ها .دوباره اون ابروهات رو گره کور نزنی

    • خوشم باشه ، خوشم باشه
    • می دونی مردها از آروم بودن خانمها چه استنباطی دارن؟
    • نخیر، متخصص این موارد شمایین ، لطفا بفرمایین
    • وقتی زنی آروم وخونسرده ، یعنی ناز داره ، یعنی دیر عصبانی میشه و با ظرفیته .یعنی بهترین پناهگاه و آرامگاه برای شوهرشه
    • آهان ، که اینطور
    • گیسو، نترسون منو با اون نگاههات تو رو خدا

چنانچه دختر در تصوير را در حال چرخش به حالت ساعتگرد مي بينيد شما از نيمکره راست مغز خود استفاده مي کنيد، و چنانچه در خلاف جهت حرکت عقربه هاي ساعت مي بينيد از نيمکره چپ مغز خود استفاده مي کنيد. اگر بتوانيد چرخش آن را در هردو جهت ببينيد شما میتوانید به راحتی از دو نیم کره ی مغز خود استفاده کنید ...

آخر شب وقتي كنار منصور دراز كشيدم، گفت:

    • بيست روزه بيچاره م كردي، حالا غير از يه ماه قبلش. اصلا ازت انتظار نداشتم.
    • منم ازت انتظار نداشتم.
    • خب ازت مي ترسيدم كه دروغ گفتم.
    • مگه من لولو خورخوره ام؟ اگه مي گفتي مي خوام برم مشكل فرهان رو حل كنم، مي كشتمت؟
    • فرهان قسمم داده بود نگم، وگرنه مي دوني كه طاقت دوري تو ندارم و مي گفتم.
    • منم طاقت دوري تو ندارم، با اينكه خيلي ازت متنفر شده بودم، ولي هوست رو مي كردم.
    • مگه من هوس انگيزم خانمي؟
    • بله.
    • فداي اون صداقتت بشم.

و بوسه به گونه ام زد و ادامه داد:

  • حالا اين ناز نازي كي به دنيا مياد؟
  • هشت ماه ديگه، يعني حدودا اواسط ارديبهشت.
  • براي تشريف فرماييش لحظه شماري مي كنم. ديدي نذاشتم بري؟
  • پس مخصوصا اين كار رو كردي. ولي من كه رفتم.
  • اين فسقلي باعث شد برگردي. ترفند خوبي زدم.
  • نكنه با اومدنش منو از ياد ببري منصور.
  • اون وقت هم همسرم هستي، هم مادر بچه م، پس دو برابر دوستت دارم.
  • منم همين طور. مي دوني منصور، اين آرزوي گيتي بود كه ازت بچه داشته باشه. مي گفت افتخار مي كنم پدر فرزندم منصوره. ولي خب عمرش به دنيا نبود. احساس مي كنم فرزند اونو تو وجودم پرورش مي دم. ديشب خواب ديدم گيتي مي گه مي خوام برم پيش بچه هام، يعني بچه منو بچه خودش مي دونه. يكي هم خودش داشت مي شه دو تا، براي همين جمع بسته.

تعداد صفحات : 529

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 5282
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 20
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 300
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 446
  • باردید دیروز : 22
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 633
  • بازدید ماه : 12,096
  • بازدید سال : 29,034
  • بازدید کلی : 725,930